assassin creed trailer
دیگر این روزها همه به عرضه ی سالیانه ی عناوین پر فروش و مشهور عادت کرده اند. بزرگترینnbsp;IPnbsp;فعلی شرکتnbsp;Ubisoftnbsp;هم از این قاعده مستثنی نیست. اما با معرفیnbsp;Unityو اذعان سازندگان به تلاش برای بازگشت به ریشه های سری و به خصوصnbsp;Assassins Creed IInbsp;امیدهای هواداران زنده شد. حالnbsp;Unitynbsp;پیش روی ماست. آیا گشت و گذار روی بام خانه های پاریس به اندازه ی پرش از ارتفاعات ایتالیای قرن پانزدهم جذاب از کار درآمده است؟ برای یافتن پاسخ این پرسش در ادامه ی نقد و بررسی با ما همراه باشید. مطمئنا کمتر کسی را می توان یافت که با دنیای بازی های رایانه ای آشنایی داشته باشد اما تا به حال نام سری Assassins Creed را نشنیده باشد. ترکیب یک گیم پلی SandBox با المان های مخفی کاری پیشرفته و افزودن عنصر ارتفاع و Parkour به آن معجونی بی نهایت جذاب و بدیع را پدید آورده بود. اما این همه ی جذابیت های ساخته ی جدید استودیوی خوشنام Ubisoft Montreal نبود. بلکه افزودن یک خط داستانی پیچیده که ارتباطی جذاب را مابین وقایع گذشته و آینده پدید می آورد، در کنار ارجاعات تاریخی فراوان، همه و همه AC را به یک عنوان انقلابی بدل می کرد. مطمئنا شما هم با نگارنده هم عقیده اید که نباید به راحتی از نقش شخصیت اصلی بازی نیز گذشت؛ الطائر، قهرمان ساکت و بی نام و نشانی بود که به سرعت به یکی از محبوب ترین شخصیت های تاریخ بازی های رایانه ای تبدیل شد. دو سال پس از عنوان نخست، دومین شماره از سری عرضه شد و باید گفت هرچیزی که قبلا از آن لذت برده بودیم حال چندین برابر بهتر شده بود. به طوری که Assassins Creed II را نه تنها می توان با قاطعیت برترین عنوان این سری دانست، بلکه به راحتی می توان از آن به عنوان یکی از برترین عناوین نسل گذشته نام برد. داستان بی نظیر بازی در ترکیب با ارجاعات و شخصیت های تاریخی جذابی نظیری لئوناردو داوینچی و نیکو ماکیاولی و البته قهرمانی باورپذیر، عمیق و دوست داشتنی چون Ezio نام Assassins Creed را به عنوان نماد جدیدی از بازی های رایانه ای به فرهنگ عامه دنیا سنجاق کرد. بیش از این قصد طولانی کردن مقدمه را به دو دلیل ندارم. اول آن که قطعا شما نیز از تغییر روند سیاست عرضه بازی و سالیانه شدن سری پس از موفقیت AC II با خبرید، و دوم آنکهUnity بازی مورد بحث ما بیش از هر چیز درپی احیای میراث طلایی Ezio و بازگشت به ریشه های سری است. با معرفی بازی و اعلام سازندگان مبنی بر وقوع آن در پاریس و عصر انقلاب کبیر، انتظارات زیادی در بین هواداران ایجاد شد. Paris را بی شک می توان مرکز ثقل تحولات دنیای جدید دانست. از انقلاب کبیر1789 گرفته که موج آزادی خواهی را در جهان گسترش داد و نظام های سیاسی دموکراتیک را پایه گزاری کرد؛ تا فتح پاریس توسط رایش آلمان و تغییرات اساسی در معادلات جنگ جهانی دوم و ورود آمریکا به عنوان ابرقدرت جدید به جنگ. و البته جنبش دانشجویی 1968 و ظهور پست مدرنیسم به رهبری ژان فرانسوا لیوتار، میشل فوکو و سایرین همه و همه نشان از اهمیت این آرمان شهر مدرنیته در معادلات جهانی دارد. داستان بازی در بحبوحه ی وقایع منتهی به انقلاب فرانسه رخ می دهد. زمانی که نیروهای انقلابی و وفاداران به نظام پیشین، در درگیری هایی عریان خیابان به خیابان پاریس را به میدان جنگ بدل کرده اند. در گوشه گوشه ی شهر اعدام های انقلابی با گیوتین (اختراع جدید فرانسه مدرن!) در جریان است. اما بگذارید به صراحت بگویم اگر انتظار داستانی با محوریت اثرگذاری بر روند وقایع تاریخی یا دیدار با شخصیت های بزرگ آن عصر نظیر آن چه در AC II به کرات شاهد آن بوده ایم دارید، باید بگویم Unity شما را نا امید خواهد کرد. داستان بازی بیش از آن که بر تحولات اجتماعی و سیاسی آن دوره تمرکز کند، حول احوال شخصی قهرمان خود می چرخد. Arno قهرمان جدید سری است که می خواهد قدم جای قدم های Ezio بگذارد. باید گفت سازندگان در خلق یک شخصیت جدید، کاریزماتیک و جذاب خوب عمل کرده اند اما متاسفانه نتوانسته اند از پتانسیل او در خلق یک سیر روایی جدی، عمیق و چند لایه استفاده کنند. بر خلافAC II که در آن همه ی عناصر داستانی در خدمت پیشبرد خط داستانی کلان بازی، که منجر به شکل گیری ایتالیای مدرن و پایان سلطه کلیسای کاتولیک می شد، بودند، این جا خبری از آن داستان عظیم و حماسی نیست. عمده ی ماجراهای بازی حول رابطه ی Arnoو معشوقه اش Elise در گردش است. به این رابطه ی عاطفی، کمی جزئیات جنایی، انتقام جویی های شخصی و دوباره روابط عاطفی بیفزایید تا متوجه شوید سرگذشت Arno تا حدی شخصی شده است. برخلاف AC II که ماجراهای فرعی و شخصی زندگی Ezio حکم تلطیف داستان جدی و حماسی بازی را داشتند، این جا بیشتر به نظر می رسد پاریس و انقلاب فرانسه تبدیل به بستری برای روایت ماجرای زندگی شخصی Arno شد