خدای جنگ کریتوس
کریتوس به کمک زنجیری که از پشت کرونوس آویزان بود بالا رفت تا به دروازه ی ورودی معبد برسد . این کار 3 روز به طول انجامید. او در مقابل در معبد , مردی را دید که در حال سوزاندن اجسادی بود که در معبد توسط تله ها کشته شده بودند.آن مرد به کریتوس گفت : هیچ انسانی نمی تواند به جعبه پندورا دست پیدا کند و او تا به حال افراد زیادی را دیده که به دنبال جعبه رفتند اما طعمه هارپی ها شدند.مرد ناشناس برای کریتوس ارزوی موفقیت می کند و در ادامه می گوید او اولین فردی بوده که قصد ورود به معبد و پیدا کردن جعبه را داشته و اولین فردی بود که در این مکان کشته شد. در ادامه کریتوس بدون کوچکترین توجهی به حرفهای او به داخل معبد می رود. اما از آنجا که تله های وحشتناکی در معبد تعبیه شده بود خدایان تصمیم گرفتند تا به کریتوس کمک کنند که در این راه خدای شکار آرتمیس (Artemis) سلاحی بزرگ به کریتوس داد که نام خودش بر آن بود و دیگری جادویی بود که توسط هیدیز به کریتوس داده شد که قابلیت استفاده از روح موجودات مرده را به کریتوس می داد. پس از بین بردن دشمنان و راهیابی به داخل معبد ، کریتوس با اجساد زیادی روبرو می شود. اجسادی که می داند همگی طعمه اریز شده اند. در همین جاست که فلش بکی دیگر گذشته کریتوس را برای ما مشخص می کند.کریتوس تمام جنگ ها را با پیروزی پشت سر می گذاشت تا اینکه بالاخره زمان بزرگترین جنگ کریتوس فرا رسید . سرانجام سپاه بسیار عظیم بربرها از سمت شرق به یونان و همچنین اسپارتا حمله ور شدند کریتوس نیز سپاهش را جمع کرد و برای مقابله با آنها به راه افتاد. کریتوس مثل همیشه در فکر جنگی ساده و پیروزی ای دیگر بود تا اینکه دو سپاه به هم رسیدند جنگی سخت بین آنها در گرفت اسپارتان ها با وجود تمام نظم و یکپاچگی ای که داشتند به طرز وحشتناکی توسط بربرها کشته و در زیر دست و پاهای آنها له می شدند.کریتوس نیز در این میان سخت ترین جنگ عمرش را تجربه می کرد او و فرمانده ی بربرها بر بالای کوهی از اجساد ، با هم مبارزه ی سخت و نفس گیری انجام دادند و در پایان کریتوس تسلیم شد و به ناچار شکست را پذیرفت در این هنگام فرمانده ی بربرها پتکش را بالا برد و سر کریتوس را هدف قرار داد کریتوس که هرگز تحمل شکست را نداشت. شهوت پیروزی و فتوحات باعث شد تا او برای فرار از شکست حتی حاضر شود روح خود را فدا کند. در این لحظه کریتوس مجبور شد تا از خدای جنگ اریز (Ares) طلب کمک کند او در حالی که بر روی زمین افتاده بود فریاد زد: Ares , Destroy my enemies and my life is yours. Ares . او در ازای کشته شدن دشمنانش ، زندگی خود را به اریز تقدیم کرد. فرمانده اسپارتا نمی دانست همین درخواست کمک بزرگترین اشتباه او در تمامی زندگی اش مبدل خواهد شد. کریتوس بار دیگر به زمان حال بازمی گردد.