مهم مهم بزودی منتظر باشید از این کانال samyar1029
منتظر باشید پشیمون نمیشید
٣ سال پیش
تینا
بعد ماشین از روی خاله ی من رد شده بود تبریز هم که پرستارا حیوونن یه چی میگی لج میکنن و از خاله م بد پرستاری کردن و بهش رسیدگی نکردن سامیار الان دارم گریه میکنم مینویسم چون خاله م وضعیتش وخیم بوده و همه تازه کار بودن کار بلد نبودن کار بلدا هم لج کرده بودن همه ی بد بختی های ما موقعی شروع شد که پدر بزرگ خدا نیامرزم مرد خیلی منو از لحاظ روحی عذاب میداد هی میگف من پسر بیشتر دوست دارم و اصلا از دخترا خوشم نمیاد چندشن از موقعی که مرد ما یه روز خوش نداشتیم