گیم پلی داستانی خدای جنگ یک

نبرد کریتوس وهایدرا ویدیو دوست داشتید لایک کنید مرسی بعد از رسیدن کشتی به آتن کریتوس از کشتی پیاده شده و در راه رسیدن به شهر با میناتورها (غولهایی شبیه گاو از ارتش اریز) مبارزه کرده و آنها را شکست می دهد. در ادامه کریتوس به نبرد مدوسا رفته و پس از کشتن و قطع کردن سرش جادوی سنگ شدن مدوسا را در اختیار می گیرد. قهرمان داستان به دنبال راهی برای رفتن وارد شهر است و پس از نبرد با هیولاهای مختلف با اوراکل آتن یا همان پیش گوی آتن روبر می شود. او به کریتوس می گوید معبد مرا پیدا کن تا به تو یاد بدهم چگونه بر یک ایزد غلبه کنی. کریتوس در مسیرش اریز را می بینید که همانند یک غول چندمتری در حال به خاک و خون کشیدن آتن و مردمانش است. کریتوس در همان حال زیر لبش زمزمه می کند : خدای جنگ ؛ من کاری که تو آن شب کردی را هنوز به خاطر دارم و به خاطر همان کارت این شهر را به تابوت تو تبدیل خواهم کرد. پس از بین بردن هیولاهای اریز ، جادویی دیگر توسط زئوس به کریتوس اهدا می شود که همان صاعقه ی بزرگ خدایان است تا کریتوس را برای رسیدن به هدفش یاری کند.

کاربر
ثبت دیدگاه